به گزارش تحریریه، اندیشکده «شورای آتلانتیک» پژوهشی مبسوط را با عنوان «آینده استراتژی ایالات متحده در مورد ایران» چندماه قبل و پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منتشر کرد و در مورد رویکردهای تاثیرگذار در قبال نفوذ منطقه ای ایران توصیه هایی را ارائه کرده است.
در بخش قبل عنوان شد که این اتاق فکر به کاخ سفید و متحدانش چند گزینه برای تقویت ظرفیت نفوذ خود در طولانیمدت و کاهش قدرت و نفوذ ایران در منطقه پیشنهاد داد که نخستین مورد ایجاد ثبات در یمن بوده است.
دنبال کردن صلح در یمن
در یمن، ایالات متحده باید به همکاری خود با سازمان ملل و عربستان سعودی ادامه دهد تا جنگ داخلی را از طریق یک آتشبس دائمی و بازگشت به مذاکرات برای حلوفصل طولانیمدت پایان دهد. ابتدا، ایالات متحده باید بازدارندگی علیه حوثیها را دوباره برقرار کند، به جای اینکه تنها از خود در برابر حملات آنها به کشتیرانی بینالمللی دفاع کند. حملات حوثیها به کشتیرانی بینالمللی از طریق دریای سرخ باعث کاهش بیش از ۵۰ درصدی ترافیک کشتیها از کانال سوئز شده است که شرکتهای کشتیرانی را مجبور کرد برای جلوگیری از حملات، مسیر طولانیتر و پرهزینهتری از دور cape of Good Hope (دماغه امید نیک) را انتخاب کنند.
ایالات متحده میتواند این را از طریق راهاندازی یک کمپین وسیع برای از بین بردن تواناییهای حوثیها در شلیک موشکها و پهپادها و هدف قرار دادن رهبری آنها انجام دهد تا زمانی که گروه این حملات را متوقف کند. ایالات متحده تجربه قابلتوجهی در انجام چنین مأموریتهایی در یمن دارد، بهویژه از سالها عملیات علیه رهبری القاعده در شبهجزیره عربی که تواناییهای این گروه را در طول زمان به طور قابلتوجهی کاهش داد.
ایالات متحده، در همکاری با عربستان سعودی، باید تأثیر عملیات نظامی خود را با روشن کردن این نکته برای حوثیها تقویت کند که تنها زمانی در مذاکرات سیاسی در مورد آینده یمن شرکت خواهند کرد که حملات به کشتیرانی متوقف شود. آتشبس در غزه میتواند به پیشبرد این استراتژی کمک کند، زیرا بهانه اعلامی حوثیها برای حمله به کشتیرانی خاورمیانه را از بین میبرد.
واشنگتن و ریاض همچنین باید فشار بیشتری بر حوثیها وارد کنند تا بر حلوفصل سیاسی متمرکز شوند، از طریق راهاندازی یک کمپین روابط عمومی که شکستهای آنها در مواجهه با مشکلات اقتصادی شدید یمن، چالش بازسازی کشور و بحران انسانی را برجسته کند، تمام این موارد باعث انتقادات فزاینده از این گروه در میان یمنیهایی شده است که تحت کنترل حوثیها رنج میبرند. ایالات متحده میتواند توجه بیشتری را به شکستهای حوثیها در حکومتداری جلب کند، و با همکاری با سازمان ملل و کشورهای حاشیه خلیج فارس، کمکهای انسانی به بیش از ۲۱ میلیون یمنی که برای بقای خود به این حمایتها نیاز دارند، ادامه یابد.
با این حال، حلوفصل سیاسی درگیری در یمن باید بر اساس شناسایی این واقعیت باشد که بدون نقش قابلتوجه حوثیها در دولت مرکزی—هرچند که این امر ناخوشایند باشد—این گروه به میدان جنگ بازخواهد گشت تا اهداف خود را دنبال کند. این گروه در واقع در جنگ داخلی یمن علیه ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی پیروز شده است و بخش بزرگی از شمال یمن، از جمله پایتخت صنعاء را کنترل میکند.
با این حال، چشمانداز نقش رهبری برای حوثیها در هر دولت یمنی متحد آینده باید مشروط به توافق حوثیها برای پایان دادن دائمی به تمام تهدیدات آزادی ناوبری و تجارت، و همچنین حملات موشکی و پهپادی به عربستان سعودی و امارات متحده عربی باشد. در ازای مشارکت معنادار حوثیها در حلوفصل سیاسی، ایالات متحده همچنین باید از عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورهای نفتی خلیج فارس بخواهد که بهطور علنی تعهد کنند که هزینه مالی برای احیای اقتصاد و تسهیل بازسازی را به کشوری که در اثر یک دهه جنگ داخلی ویران شده است، اختصاص دهند.
حلوفصل جنگ داخلی و مشارکت حوثیها در یک دولت جدید به معنای پایان رابطه این گروه با ایران نخواهد بود. با این حال، این موضوع بهطور قابلتوجهی نیاز حوثیها به تسلیحات و آموزشهای ایرانی را کاهش خواهد داد و در نتیجه نفوذ ایران را در طول زمان کاهش خواهد داد.
ادامه دارد
نظر شما